رمان عشق یک مافیا

p⁷

کوک : با توعم...چت شده؟!
ات : تو چیکار کردی؟!
کوک : آت...م...من دوست دارم
ات : چ..چی ت...
ماری : کوک من دارم میرم خونه ی ته براش ی مشکلی پیش اومده به آت بگو جوابمو نمیده
(داد)
کوک : اوکی(داد)آت
ات : ...
کوک : قبول می‌کنی دوست دخترم باشی؟!
ات : ....
کوک : سکوتت جواب رضایته....دوباره لبامو گذاشتم رو لباش و باهم س...کس انجام دادیم و بعد ⁷ راند خالی کردم توش ساعت ⁶ بود...
دیدگاه ها (۹)

رمان عشق یک مافیا

⁵ شنبه براتون رمان می‌زارم می‌دونم منتظری ولی ببخشید واقعا ن...

رمان عشق یک مافیا

رمان عشق یک مافیا

پارت آخرآنچه گذشت: از دستشویی امدم بیرون که دیدم......یهو یو...

اسم رمان : jk ✨ ویو ی اتات: چییییی!!!!!! لارا : چ. چ. چی چی...

اسم رمان: jk ✨ دختر ناشناس: اوو( صدای خیلی اهم اهمی) ددی میش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط